
به گزارش مهر، شهاب حسینی این روزها منتظر دریافت پروانه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود است تا به زودی آن را در تهران کلید بزند. وی در کنار کارگردانی در این فیلم، نقش اصلی را هم برعهده دارد. شنیدهها حاکی از آن است که وی از حضور بازیگران تئاتر در این فیلم بهره میبرد البته فیلم بسیار پر بازیگر و پر لوکیشن خواهد بود. این فیلمنامه درباره یک نویسنده جوان است که وارد یک خانه سه طبقه میشود و در آن خانه درگیر اتفاقاتی خواهد شد. به نوعی فیلم یک طنز فلسفی است و قرار بوده پیش از این توسط محمدهادی کریمی با بازی شهاب حسینی ساخته شود که این امکان فراهم نشد. با توجه به علاقه شهاب حسینی به متن در نهایت خود او تصمیم گرفته است فیلمنامه را به عنوان اولین تجربه کارگردانیاش جلوی دوربین ببرد. وی هم اکنون برای ساخت ساکن طبقه وسط درخواست پروانه ساخت داده و تهیهکننده آن هنوز معرفی نشده است. البته نام حسن دادخواه به عنوان تهیهکننده مطرح شده بود که در نهایت وی امکان همکاری با این پروژه را نیافت. محمد هادی کریمی و شهاب حسینی پیش از این در فیلم برف روی شیروانی داغ نیز با هم همکاری داشتهاند. فیلمنامه ساکن طبقه وسط 38 نقش متفاوت دارد و یک کار سینمایی پر کاراکتر محسوب میشود.
عکس های دیدنی مراسم عقد فرزاد حسنی و آزاده نامداری
کوچه پس کوچه های جماران برای رقم خوردن اتفاقی بزرگ لحظه شماری می کنند. اینجا میزبان کسانیست که سال ها برایمان حرف زده اند، اجرا کرده اند و حتی بعضی وقت ها از حقوق مان دفاع کرده اند. «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» که یک ماه و اندی پیش خبر پرسروصدای ازدواجشان را اولین بار در همین روزنامه تماشا برایتان منتشر کردیم، پنج شنبه به حسینیه جماران رفتند تا حاج سیدحسن خمینی نوه به تعبیر داماد «آن تیر مُراد» خطبه عقدشان را جاری کند تا رسما همسر یکدیگر شوند.
فرزاد حسنی و آزاده نامداری به همراه خانواده هایشان وارد حسینیه جماران میعادگاه عاشقان روح الله شدند و بعد از دقایقی جهت جاری شدن صیغه عقد به دفتر حجت الاسلام حاج سیدحسین خمینی وارد شدند.
فرزاد حسنی و آزاده نامداری که دلشان پر از شوق و دلهره بود، دقایقی بعد با حاج سیدحسن خمینی روبه رو شدند و بعد از ورود ایشان و خوشرویی همیشگی شان که موروثی حضرت امام (ره) است، حاج سیدحسن خمینی ابتدا به خوش و بش با فرزاد حسنی پرداخت و از او درباره مشغولیت های این روزهایش پرسید که آقا داماد توضیحاتی درباره مجموعه رالی ایرانی به تهیه کنندگی سعید ابوطالب خدمت ایشان ارائه کرد. حجت الاسلام سیدحسن خمینی سپس با آزاده نامداری سلام و علیک کرد و درباره مشغولیت های این روزهای او پرسید که مشخص شد عروس خانم این روزهای تلویزیون ایران، مشغول تحصیل در رشته روانشناسی است.
بعد از چند دقیقه ای مراسم عقد این دو مجری توانای تلویزیون آغاز شد؛ حاج سیدحسن خمینی وکالت آزاده نامداری را برعهده گرفت و حاج آقا رحمانی وکیل فرزاد حسنی شد تا این مراسم با شکوه ویژه ای انجام شود. بعد از جاری شدن خطبه عقد با لحن زیبا و روحانی حجت السلام سیدحسن خمینی، ایشان فرمودند: «انشالله که خداوند این ازدواج را برای این دو جوان امروز ما مبارک گرداند و درهای رحمت و خیر و برکت خود را به روی این خانواده تازه شکل گرفته باز کند. انشالله خداوند دل های این دو جوان را روز به روز به هم با محبت تر قرار دهد و صفا و صمیمیت را بزرگ ترین سرمایه زندگی آقا فرزاد و آزاده خانم نماید. انشالله خداوند محبت پیامبر (ص) و اهل بیتش را سرمایه همیشگی این خانواده گرداند و این ازدواج را باعث اتمام رحمت، اکمال نعمت و وسعت رزق قرار دهد. انشالله خداوند فرزند صالحی به ایشان عطا کند که نور چشم خود و خانواده هایشان باشد و سربازان خوبی برای امام زمان باشند. امیدوارم این ازدواج طولانی و همچنین زندگی توام با خلوص نصیب شان کند.»
بعد از پایان فرمایشات حاج سیدحسن خمینی، نوبت فرزاد حسنی بود که ضمن تشکر از نوه امام خمینی (ره) که قبول زحمت کردند و پذیرای ایشان، خانم نامداری و خانواده هایشان شدند و خطبه عقد را جاری کردند، بگوید: «همه جا عرض کرده ام و خدمت شما نیز به شکل مستقیم و با واسطه گفته ام که عُلقه من به حضرت امام (ره)، علقه ای وصف ناشدنیست و جاری شدن صیغه عقد توسط شما امضای مجدد این عهد قلبی و این علقه است. انشالله که کلام شما و حضورتان که ذریه ای نیکو دارید، برکتی باشد برای این زندگی و این آغاز هم بیت الغزل و هم حسن مطلع این مغازله باشد.» در ادامه فرزاد حسنی از حاضران خواست برای شادی روح امام خمینی (ره) و خانم ثقفی همسر گرانقدر امام و حاج احمد خمینی و شهدای هفت تیر بالاخص شهید بهشتی فاتحه ای قرائت کنند و در پایان حجت الاسلام سیدحسن خمینی حاضران را مورد تفقد قرار داد و با عروس و داماد و خانواده هایشان عکسی به یادگار گرفت و دیوان اشعار امام را امضاء و به عروس و داماد هدیه کردند.
بد نیست بدانید فرزاد حسنی بارها در گفت و گوها و اجراهای تلویزیونی اش به علاقه وصف ناپذیرش به حضرت امام خمینی (ره) اشاره کرده بود و به همین دلیل علاقه بسیاری داشت تا مراسم ازدواجش را در حسینیه جماران و منزل آن حضرت برگزار کند.
عد از پایان مراسم، فرزاد حسنی و آزاده نامداری به منزل امام خمینی (ره) رفتند و بعد از حضور چند دقیقه ای در آن خانه متبرک و مطهر و ذکر فاتحه ای برای روح آن بزرگوار، دست در دست یکدیگر قدم زنان کوچه های جماران را طی کردند و به همراه خانواده هایشان راهی شدند.
منبع : تماشا / کافه سینما
میزان تحصیلات پوریا پورسرخ:متولد۵۶ در تهران.دکترای فیزیولوژی گیاهی
میزان تحصیلات لاله اسکندری: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس گرافیک
میزان تحصیلات مهناز افشار: متولد ۵۶ در تهران. دیپلم تجربی
میزان تحصیلات پژمان بازغی: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس صنایع
میزان تحصیلات عسل بدیعی: متولد ۵۶ در تهران.لیسانس تغذیه
میزان تحصیلات زیبا بروفه: متولد ۵۴ در تهران. لیسانس حقوق قضایی
میزان تحصیلات ماهایا پتروسیان: متولد ۴۸ در تهران. لیسانس تئاتر
میزان تحصیلات پارسا پیروزفر: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی
میزان تحصیلات هانیه توسلی: متولد ۵۸ در همدان.دانشجوی رشته نمایش نامه نویسی
میزان تحصیلات هدیه تهرانی: متولد ۵۱ در تهران.دیپلم
میزان تحصیلات بهناز جعفری: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس ادبیات نمایشی
میزان تحصیلات رامبد جوان: متولد ۵۰ در تهران.دیپلم
میزان تحصیلات چکامه چمن ماه: متولد ۵۹ در تهران.دیپلم مجسمه سازی
میزان تحصیلات لیلا حاتمی: متولد ۵۱ در تهران. تحصیل در مهندسی برق و ادبیات مدرن فرانسه را در سوییس نیمه کاره رها کرد
میزان تحصیلات میترا حجار: متولد ۵۵ در تهران.دیپلم
میزان تحصیلات امین حیایی: متولد ۴۹ در تهران. تحصیل در رشته کامپیوتر را رها کرد
میزان تحصیلات شهاب حسینی: متولد ۵۲ در تهران. تحصیل در رشته روانشناسی را رها کرد
میزان تحصیلات شهرام حقیقت دوست: متولد ۵۱٫ کارشناس رشته تئاتر
میزان تحصیلات سام درخشانی: متولد ۵۹ در تهران.تحصیل در رشته نمایش را رها کرد
میزان تحصیلات بهرام رادان: متولد ۵۸ در تهران. لیسانس مدیریت بازرگانی
میزان تحصیلات حبیب رضایی: متولد ۴۸ در مشهد. لیسانس مدیریت بیمارستان
میزان تحصیلات بهاره رهنما: متولد ۵۲ در تهران.لیسانس ادبیات فارسی و حقوق قضایی.دانشجوی فوق لیسانس در رشته نمایش
میزان تحصیلات مریلا زارعی: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس مهندسی صنایع
میزان تحصیلات رامبد شکرآبی: متولد ۵۱ در تهران. دیپلم ریاضی
میزان تحصیلات رضا شفیعی جم: متولد ۵۰ در تهران. لیسانس نقاشی
میزان تحصیلات امیر حسین صدیق: متولد ۵۱ در نیشابور. دیپلم بازیگری
میزان تحصیلات لادن طباطبایی: متولد ۴۹ در تهران.لیسانس بازیگری
میزان تحصیلات پرستو صالحی: متولد ۵۶ در تهران. لیسانس
میزان تحصیلات رزیتا غفاری: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس کارگردانی سینما
میزان تحصیلات شقایق فراهانی: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی
گلشیفته فراهانی: متولد ۶۲ در تهران. دانشجوی رشته موسیقی
میزان تحصیلات نگار فروزنده: متولد ۵۷ در تهران.دیپلم
میزان تحصیلات حدیث فولادوند: متولد ۵۶ در تهران.فوق دیپلم
میزان تحصیلات علی قربان زاده: متولد ۵۷ در تهران.دیپلم
میزان تحصیلات شبنم قلی خانی: متولد ۵۶ در تهران. فوق لیسانس رشته تئاتر
میزان تحصیلات ترانه علیدوستی: متولد ۶۳ در تهران. دیپلم
میزان تحصیلات مهتاب کرامتی: متولد ۵۰ در تهران. لیسانس میکروبیولوژی
میزان تحصیلات نیکی کریمی: متولد ۵۰ در تهران. دیپلم تجربی
میزان تحصیلات باران کوثری: متولد ۶۴ در تهران. دیپلم موسیقی
میزان تحصیلات محمد رضا گلزار: متولد ۵۴ در تهران.لیسانس مکانیک سیالات
میزان تحصیلات پوپک گلدره: متولد ۵۰ در تهران. لیسانس روانشناسی
میزان تحصیلات سروش گودرزی: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس کامپوتر
میزان تحصیلات لادن مستوفی: متولد ۵۱ در شهسوار. لیسانس کارگردانی
میزان تحصیلات مرجان محتشم: متولد ۴۸ در تهران، رها کرده دبیرستان
میزان تحصیلات یکتا ناصر:متولد ۵۷ در تهران.لیسانس مهندسی محیط زیست

علی سرتیپی پخشکننده ایرانی فیلم گذشته درباره خبری مبنی بر اینکه این فیلم در زمان اکران در ایران دچار ممیزی شده است، به مهر گفت: این خبر کاملا غیرواقعی است و از زمانی که گذشته در ایران اکران شده است، هیچ فریم و حتی دیالوگی از آن دچار ممیزی نشده است.
وی در پایان عنوان کرد: به زودی اصغر فرهادی به ایران میآید و در نظر داریم با حضور کارگردان و علی مصفا بازیگر گذشته، یک مراسم ویژه برگزار کنیم که جزئیات آن متعاقبا اعلام میشود.
تاکنون چند پوستر با طراحیهای مختلف از فیلم جدید فرهادی منتشر شده است و امروز نیز پوستر دیگری از این اثر سینمایی با طرحی از محمد حسین هوشمندی در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
این درام رمانتیک که زندگی مردی ایرانی و زنی فرانسوی را در مرکز توجه خود قرار داده است با بازی برنیس بژو بازیگر آرژانتینی-فرانسوی، طاهر رحیم بازیگر فرانسوی الجزایری و علی مصفا بازیگر و کارگردان ایرانی ساخته شده است. این فیلم در جشنواره کن امسال موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر زن برای برنیس بژو شد.



طی گفتگو با تنی چند از هنرمندان نظرشان را در خصوص شرکت در انتخابات و علت حضورشان پرسیده شد که در ادامه می خوانید:
بازیگران سینما و تلویزیون از انتخابات یازدهم میگویند:
* اکبر عبدی: نمی توانیم به سرنوشت کشور بی تفاوت باشیم
اکبر عبدی گفت: همه ما نسبت به آینده کشورمان یک تکلیفی داریم و نمی توانیم به سرنوشت آن بی تفاوت باشیم پس باید سعی کنیم از میان کاندیداهای خوب ریاست جمهوری خوبترین را برای آباد کردن کشور انتخاب کنیم.
* مهران رجبی: سرنوشت مملکت با رای ما به جلو حرکت می کند
مهران رجبی عنوان کرد: من رای می دهم...چرا که اگر در انتخابات شرکت نکنم پس حق اظهارنظر در هیچ مسئله ای را نخواهم داشت. سرنوشت مملکت با تک تک رای ما به جلو حرکت می کند. بنابراین رای می دهم تا بتوانم در کشورم حق اظهار نظر داشته باشم.
* نفیسه روشن: دوست دارم در کشورم اتفاق خوبی بیافتد
نفیسه روشن: انتخاب یک اتفاق است و زندگی ما را مجموع این اتفاقات شکل می دهد. من رای می دهم چون می خواهم در کشورم اتفاق خوبی بیافتد.این یک وظیفه ی اجتماعی است.
* زیبا بروفه: دوست دارم با آحاد مردم مشارکت داشته باشم
زیبا بروفه گفت: هر کشوری قانونی دارد و احترام به قانون وظیفه افراد هر کشوری است.من به عنوان یک فرد از جامعه یک حق نظر دارم. نظرم را اعلام می کنم تا در انتخاب فردی شایسته و لایق برای موفقیت کشورم با احاد مردم مشارکت داشته باشم.
* شهروز ابراهیمی: آینده کشوم برایم مهم است
شهروز ابراهیمی اظهار داشت: اگر یک ایرانی هستی و اینجا زندگی می کنی این تکلیف توست که برای رسیدن به ایده آل هایت در زندگی در سرنوشت کشورت مشارکت داشته باشی. من رای می دهم چون آینده کشوم برایم مهم است.
* حسین مهری: دوست دارم شریک اتفاقات بزرگ کشورم باشم
حسین مهری اعلام کرد: من رای می دهم چون دوست دارم در اتفاقات بزرگ کشورم به عنوان یک ایرانی شریک باشم.
* بهنوش بختیاری: به خاطر سربلندی، عزت و آبرویم رای می دهم
بهنوش بختیاری عنوان کرد: اگر ایرانی هستم. اگر در این آب و خاک زندگی می کنم. اگر عاشق ایران هستم. اگر قلبم برای کشورم و مردم کشورم می تپد پس بخاطر سربلندی ایران... سرزمینم ...جانم...عزت و آبرویم...رای می دهم.
* آزیتا ترکاشوند: رای دادن لبیک گفتن به رهبر بزرگوار کشور است
آزیتا ترکاشوند عنوان کرد: به نظر من رای دادن لبیک گفتن به رهبر بزرگوار کشور است بخصوص در شرایط خاص امروز. بیگانگان منتظر ضربه زدن به ایران هستند .ایرانی که امروز مستقل از دیگران به پیش می رود. خارج از ایران همه منتظر کم رنگ شدن حضور مردم در مناسبات اجتماعی کشور هستند و ما با حضور در پای صندوق های رای خط بطلان بر این امید آنها می کشیم.
* بهروز بقایی: به پاس همه عطاهای کشور به من، او را پاس میدارم
بهروز بقایی گفت: رای ندهم؟ چرا رای ندهم؟ رای می دهم خوب هم رای می دهم ... هرچه دارم از کشورم دارم پس باید به پاس همه عطاهای کشورم منم او را پاس بدارم.
* رانا قصرنژاد: همه ما رای می دهیم تا یک کشور زیبا داشته باشیم
رانا قصرنژاد عنوان کرد: ایران رو اگه مثل یک باغچه فرض کنیم و هر رای مردم رو یک گل ....خوب اگه من رای ندهم /تو رای ندهی / او رای ندهد...چه می شود؟ می شود یک باغچه بی گل و زشت .آیا شما یک باغچه بی گل رو دوست دارید؟ مسلما نه. پس من رای می دهم ... تو رای می دهی.../
جام فرهنگی:
امین حیایی درباره پوشش معلم ها گفت: همان طور که می دانید من قبلا معلم بودم و زمانی که ما معلم بودیم پوشش معلم ها هم مانند بچه ها مثل هم بود، منظورم این نیست که مانند دانش آموزان پوشش فرم داشتند اما تقریبا همه می دانستند که مجاز هستند چه نوع لباسی را بپوشند.
بازیگر سریال "کلاه پهلوی" ادامه داد: معلم الگوی شاگردان است چه به لحاظ پوششی و چه به لحاظ اخلاقی بنابراین یک معلم مسئول است که در پوشیدن لباس دقت لازم را انجام دهد تا بتواند به شاگردانش درست لباس پوشیدن را بیاموزد.
حیایی اضافه کرد: لباسی که ما بر تن می کنیم نشان دهنده فرهنگ ما است، فرهنگ ایرانی هم به اندازه کافی غنی است پس بنابراین نیازی نداریم از کشورهای بیگانه به ما برای پوشیدن خط داده شود.
او در پایان نوع پوشش معلم ها را بسیار حائز اهمیت دانست و گفت: یک معلم با نوع لباسی که به تن می کند به شاگردانش می آموزد که باید وقار و متانت و همچنین فرهنگ ایرانی را در نوع پوشش رعایت کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، هیئت وزیران بنا به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به استناد ماده(7) قانون تعیین حدود و وظایف و اختیارات و مسئولیت های ریاست جمهوری -مصوب 1365- تصویب کرد؛ نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر به اکبر عبدی و داریوش ارجمند اعطا میشود.
این مصوبه از سوی محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است.
جام فرهنگی:
آرام و باطمأنينه مقابل ما نشست و به سؤالاتمان پاسخ داد. شايد يك ربع طول كشيد تا استرسمان بابت آنچه قبلا شنيده بوديم فروكش كند. محمدرضا شريفينيا بسيار بيادعاتر از آني بود كه تصورش را ميكرديم. نه مثل نقشهايي كه آب زيركاه به تمام معنا نشان ميداد و نه مرد قدرتطلبي كه به گواه شايعات سردسته مافياي سينماي ايران است؛ ساده بود و صميمي؛ راحت و بيدغدغه. آنقدر كه از او پرسيدم چرا به شما ميگويند مافياي سينماي ايران. بدون اينكه اخمي روي صورتش بنشيند جواب تكتك سؤالهايمان را داد. با اعتمادبهنفس بالايي كه البته قابلپيشبيني بود از خود و تواناييهايش دفاع كرد. مردي كه با نقش وليد در سريال امامعلي(ع) به شهرت رسيد، چندين و چند ستاره تحويل سينماي ايران داد كه از همه آنها راضي است. گذشته را كه نگاه ميكنيم شريفينيا بوده. حالا هم كه هست و از قرار در آينده هم با همين قدرت و توانايي خواهد بود. اگر ميخواهيد از مردي كه اين روزها بيشتر از ساير همصنفانش به سينما و تلويزيون ايران مسلط شده و معمولا در كارهاي اسم و رسمدار دستي بر آتش دارد بيشتر بدانيد، اين گپ ويژه را از دست ندهيد. صحبتهاي شريفينيا درباره همه چيز خواندني است.
حمله به سـلطان سـلیمان درنمایشگاه کتـاب آمـد!
از قديم گفته اند جلوي ضرر را از هرجا بگيري منفعت است. وزارت ارشاد با همين رويکرد به جريان توزيع کتابهاي «حريم سلطان» و «عشق ممنوع» در نمايشگاه ورود کرد و... در خیلی از کتابخانههای قدیمی پدر و مادرهای ما کتابی هست به نام سلیمان خان قانونی و شاه طهماسب. کتابی که وقتی ترجمههای ذبیحا... منصوری رایج بود، به همراه سینوهه و کنتمونت کریستو، یکی از ترجمههای پرطرفدار و پرفروش او بود و به چاپ چهارم هم رسید اما کسانی که این کتاب را خواندند نمیدانستند سالها بعد کشور ترکیه سريالی درباره این شاه مشهور دولت عثمانی خواهد ساخت که کتابهای دیگری از زندگی او منتشر شود. البته کتاب سلیمان خان قانونی و شاه طهماسب ربط زیادی به سريال ندارد اما کتاب «حریم سلطان» که امسال در نمایشگاه تهران درباره زندگی سلطان سلیمان رونمایی شد کاملا منطبق بر سريال است و در مدت کوتاهی به همراه کتاب «عشق ممنوع» از نمایشگاه کتاب جمعآوری شد.
سريالها روی کاغذ
نمایشگاه کتاب امسال در روزهای اول مهمان پدیده جالبی بود. توزیع دو کتاب «عشق ممنوع» و «حریم سلطان» که بر اساس آنها دو سريال پرطرفدار از یکی از شبکههای ماهوارهای فارسی زبان خارج از ایران پخش میشود، تعجب زیادی را برانگیخت. پخش سريال «عشق ممنوع» از شبکه ماهوارهای به پایان رسیده و سريال «عصر پرشکوه» که در ایران به «حریم سلطان» معروف است همچنان در حال پخش است. هر دوی این سريالها در این مدت خبرساز بودهاند و حتی در آذرماه سال گذشته تعدادی از دوبلورهای سريال حریم سلطان بازداشت شدند و از نیمه سريال به بعد کار دوبله را افراد دیگری انجام دادهاند. با وجود تمام این حاشیهها چاپ و توزیع دو کتاب با موضوع این سريالها در نمایشگاه کتاب بسیار عجیب بود.
کتاب حریم سلطان وجود ندارد
کتاب «عشق ممنوعه» رمان قدیمی و بسیار معروفی در ترکیه است. این کتاب نوشته خالد ضیا اوشاقلی گیل، از نویسندگان مشهور ترکیه است که برای اولینبار در سال 1899 و 1900 به صورت پاورقی در مجله فنون ثروت منتشر شد و بعد در سال 1900 به صورت یک کتاب درآمد و بارها تجدید چاپ شد. کتاب عشق ممنوع که در نمایشگاه امسال توزیع شد ترجمه همین رمان است. این کتاب داستان دختری را روایت میکند که عاشق مردی پیر و پسرخوانده اوست اما کتاب حریم سلطان نویسنده مشخصی ندارد و معلوم نیست منبع این کتاب چه بوده است و اصلا کتاب ترجمه است یا تالیف. در واقع کتابی به نام حریم سلطان در ترکیه وجود ندارد و نویسنده این سريال گروهی از فیلمنامهنويسان ترک بودهاند که با توجه به مستندات تاریخی سريال را نوشتهاند. این کتاب درباره زندگی سلیمان اول، سلطان عثمانی و ماجراهای زنان اوست.
جلوی ضرر را زودتر بگیرید
انتشار این دو کتاب بار اول نبود که به گوش مسئولان میرسید. روز دوم نمایشگاه محمد اللهیاری، معاون امور نمایشگاهی نمایشگاه کتاب در جمع خبرنگاران گفت از توزیع این دو کتاب در نمایشگاه اطلاع ندارد. چند ساعت بعد از دستور جمعآوری کتابها از سوی وزیر ارشاد، مجید حمیدزاده، رئیس کمیته ارزشیابی کتاب گفت هر دوی این کتابها با رعایت تمام ضوابط انتشار کتاب صورت گرفته است و عرضه آنها در نمایشگاه از نظر من بلامانع است. حمیدزاده گفت در مورد این دو کتاب برخوردی با ناشر نخواهد شد و این کتابها میتوانند در نمایشگاه عرضه شوند. حمیدزاده بعد از آن توضیحی درباره تفاوت سینما و ادبیات داد و گفت در حوزه کتاب، طبق ضوابط ارزیابی کتابها، این دو کتاب مشکلی نداشته و مجوز انتشار گرفتهاند. او درباره اظهارات وزیر ارشاد گفت: احتمال اشتباه در کار، در میزان اندک وجود دارد. هر زمانی متوجه خطا شویم باید خطا را اصلاح کنیم و جلوی آن را خواهیم گرفت. جلوی ضرر را از هر جایی بگیریم منفعت است.
مسئولان کوتاهی کردهاند
روز سوم نمایشگاه محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در نمایشگاه و با سؤال خبرنگاران از توزیع این دو کتاب خبردار شد و بلافاصله دستور پیگیری و جمعآوری این دو کتاب را صادر کرد. محمد حسینی گفت ما گروهی برای نظارت بر کتابها داریم. اگر این دو کتاب مجوز چاپ نداشته باشند و در نمایشگاه عرضه شوند، با ناشر آن برخورد میشود ولی اگر مجوز داشته باشند ماجرا متفاوت میشود. اگر این کتابها مجوز نشر گرفته باشند و با مجوز ارشاد در حال عرضه در نمایشگاه باشند، یعنی قبلا در بررسی کتابها از سوی مسئولان کوتاهی صورت گرفته است. پس از آن وزیر ارشاد گفت من به دوستان تذکر میدهم که درباره توزیع این آثار بررسی لازم را داشته باشند.
(انسان دوست دارد چیزی را که او را از آن منع میکنید، ببیند) خیلی از موارد در جامعه ما منع است. ما به خیلی از مسائلی که مشکل آدمها و جوانهای ماست، نمیپردازیم و به هر دلیلی آنها را طرح نمیکنیم. با اينكه میشود در مورد هر کدام از این دلیلها یکییکی حرف زد، به همین دليل آدمها دوست دارند در مورد همه معضلات جامعه بدانند و وقتی که از زبان خود ما طرح نمیشود، به زبان بیگانه پناه میبرند و مینشینند آنها را میبینند
چه بسازیم که مخاطب بپسندد؟
فکر نمیکنم ما موظف باشیم چپ و راست در جامعه سریال بسازيم! من فکر میکنم یکی از مشکلاتی که الان در جامعهمان داریم نبود برنامههای تفریحی است. در خارج از کشور و ماهوارهها میبینید یکسری مسابقهها انجام میدهند که برای آنها خیلی زحمت میکشند. كارهاي هيجانانگيز ميسازند. مثلا 6 نفر میآورند برای یک مسابقه و بین این 6 نفر کارهای خیلی سخت و عجیب به وجود میآورند. کارهایی که دیدنشان برای ما خیلی جذاب است و تواناییهای خیلی بالایی میخواهد تا شما به آن مرز برسید. اما در مملکت ما کارهای تفریحی به این شکل ساخته نميشود. مثلا همین برنامههای بهترین آواز، بهترین موسیقی و بهترین صدا! خب بله در یک بخشهایی مشکل داریم اما در بخشهاي ديگر که میتوانیم این کار را انجام دهيم خب انجام دهیم! مثل انتخاب بهترين بازیگر و بهترين نقش. حالا ممکن است سیاست تلویزیون این نباشد. شما 500 تا از آدمهای علاقهمند به بازیگری را بیاورید بازی کنند، مردم دربارهشان نظر بدهند، یکی یکی حذف شوند. با بازیگرها حرف بزنند و صحنههای مختلف فیلمها را بازی کنند. همين کارهای تفریحی هستند که ميتواند تماشاگرها را جذب کند. نه به دلیل اینکه (این برنامه را جایگزین ماهواره کنیم) بلکه آذوقه را درست فراهم کنیم و به تماشاچیمان بدهیم. اوقات فراغت مخاطبمان را با برنامههایی پر کنیم که برایشان جذاب است.
چرا سریالهای ماهوارهای دیده میشوند؟
سریالهای خارج از کشور هم به لحاظ شکل ظاهری و هم به لحاظ محتوا جذابیتی دارند (و در آنها) مطالبی را مطرح میکنند که یک مقدار برای ما ممنوعه است. یک بخشی بهخاطر حدیث الانسان حریص علی ما منع (انسان دوست دارد چیزی را که او را از آن منع میکنید، ببیند) خیلی از موارد در جامعه ما منع است. ما به خیلی از مسائلی که مشکل آدمها و جوانهای ماست، نمیپردازیم و به هر دلیلی آنها را طرح نمیکنیم. با اينكه میشود در مورد هر کدام از این دلیلها یکییکی حرف زد، به همین دليل آدمها دوست دارند در مورد همه معضلات جامعه بدانند و وقتی که از زبان خود ما طرح نمیشود، به زبان بیگانه پناه میبرند و مینشینند آنها را میبینند. اما اینکه سريالهاي آنها باعث میشود سریالهای ما دیده نشود را قبول ندارم، به دليل اینکه هم تکرار آنها خیلی زیاد است و هم تکرار سریالهای ما زیاد است. به هرحال لازم است ببینیم چه چیزهایی موردتوجه آدمهای ما قرار میگیرد یا دشمن با چه شیوهای جامعه ما را هدف قرار داده است و دارد روی خانوادهها و جوانهای ما کار میکند. وقتی جسم کسی ناتوان باشد و به غذا احتیاج داشته باشد باید برود غذا تهیه کند. اگر شما به او غذای مناسب و مطلوب بدهید، میخورد. اگر ندهید بالاخره از یک جایی پیدا میکند. همه هم که مقید به یکسری اعتقادات و اصول نیستند. به هر حال بعضیها در این مسیر قرار میگیرند و در حقیقت ذهن و فکرشان براساس همان چیزی میشود که برایشان نقشه کشیده شده است. مشکل ما از آنجاست که این کار را نمیکنیم. اصلا شما الان تمام ماهوارهها را ببندید ولی وقتی طرف از سریالی که به او میدهید خوشش نیاید و دوستش نداشته باشد، نگاه نمیکند! قطع میکند! از بیرون سیدی میخرد و مینشیند فیلم یا شو میبیند. هجوم ماهوارهها در جامعه ما اخیرا خیلی زیاد شده و هر کدام دارند تلاش میکنند با هر شیوهای یک قشر را جذب کنند.
هدیه تهرانی از کجا آمد؟
خیلی چهرههای جدیدی داشتهایم که با شیوهها و بحثهای مختلف وارد این عرصه شدهاند. خانم هدیه تهرانی بهعنوان کسی که یکباره وارد این عرصه شد، آقای پارسا پیروزفر همینطور، خانم لیلا حاتمی که یکی، دو تا کار در دوره نوجوانی و پیش خانوادهاش انجام داده بود ولی بعد جذب شد. خود آقای ابوالفضل پورعرب. بازیگرانی که به این شکل و با معرفی وارد این عرصه شدند. یکسری هم بچههای تئاتر بودند که این موقعیت را داشتند تا جذب سینما شوند و بهعنوان یک چهره مطرح شوند. خیلیها را از تئاتر معرفی و وارد سینما کردیم. آمدند و خیلی هم موفق بودند. میدانید که بحث سینما و تئاتر و تلویزیون متفاوت است. بعضیها اصلا به درد سینما نمیخورند همانطور که بعضی از سینماییها اصلا به درد تئاتر نمیخورند یا بعضیها که اصلا به درد تلویزیون نمیخورند. هر کدام ویژگیهایی دارند که خیلی ریز و دقیق هستند. تهیهکنندههای بخشهای خصوصی و دولتی باید بپذیرند که از چهرههای جدید استفاده کنند تا بتوانیم این کشتی که آرام آرام به گل مینشیند را به حرکت دربیاوریم.
مشکلات دخترم خانوادگی نیست
من وبلاگ مهراوه را میخوانم. همیشه خیلی چیزهای جالبی مینویسد. یک بار نوشته بود خیلی دلم گرفته بود. خیلی گریه کردم. رفتم پیش بابا حالم خوب شد. میخواهم درمورد مسئولیت پدری بپرسم. شما خودتان را از بیرون چطور پدری میبینید؟
این را باید از مهراوه بپرسید که چه اتفاقی افتاد که حالش خوب شد. به هر حال کسی که در یک سن و سالی است، میآید پیش کسی که حداقل 20 سال، 25 سال از خودش بزرگتر است. یک دورهای را طی کرده. مشکلات سن ما مشکلات تئاتر و حجم کار زياد است. من همه این مشکلات را پشتسر گذاشتهام و میتوانم وقتی مینشینیم با هم حرف میزنیم و صحبت میکنیم به او آرامش بدهم. گیری که مهراوه دارد گیر کاری است، خانوادگي نیست. به دلیل اینکه موقعیت خانواده با موقعیت بیرون متفاوت است. در خانواده نمیتواند هیچ وقت ناراحت باشد یا گیری پیدا کند. مسائل کاری و مشکلاتی که در حرفه ما وجود دارد معمولا آدمها را آزرده میکند. میشود با بحث و صحبت و حرف آرامشی برای طرف مقابل ایجاد کنی. به دليل ارتباط خیلی زیادی که در زندگیام با کتاب داشتهام این موقعیت به مهراوه و بچهها هم انتقال پیدا کرده است.
پدر و مادر برای بچهها مثل کتاب هستند
بله، یک بازیگر باید به تمام علوم مسلط باشد. باید همه شیوهها، ذهنیتها، سبکها و نگاهها را بشناسد. به دليل اینکه باید در جایگاه همه آدمها قرار بگیرد. باید به همان میزان که میخواهی در جایگاه این آدمها قرار بگیری اطلاع داشته باشی. این به حرفه ما کمک میکند. به شما انرژی میدهد و شما را به کار مسلط میکند. وقتی این را به جوانترها انتقال داده باشی آرام آرام با آن انس میگیرند و با همان بیان و همان تجربهای که در یک کتاب هست، میآیند در کنار این ماجرا قرار میگیرند. وقتی شما یک کتاب را میخوانید یک زندگی را از ابتدا تا پایانش طی میکنید. یعنی انگار یک بار زندگی کردهاید. کتاب بعدی یک زندگی دیگر است. اگر میخواهی بدانی وارد فلان کار كه ميشوی چه اتفاقی میافتد با خواندن کتابی که آن شخصیت در آن است، میبینی قهرمان داستان با چه احساساتی برخورد کرد و چه رفتاری داشت و چه سیاستی را درپیش گرفت. وقتی مطالعه کرده باشی، میتوانی درمورد زندگیهای مختلف حرف بزنی، نظر بدهی و در حقیقت یک خرده راهگشا باشی و باعث آرامش طرف شوی. یادم میآید در دوران دانشجوییام کتاب جنگ و صلح را شروع کردم. باید این فضا را در خانه و خانوادهات به بچههایت بدهی. در حقیقت پدر و مادر باید برای بچهها مثل یک کتاب باشند.
وقتی افسردهام کتابهایم را تمیز میکنم
خودم هر وقت دلم خیلی میگیرد یا افسرده میشوم یا حوصله ندارم، میروم کتابهایم را ميخوانم و تمیز میکنم. وقتی کتابهایم را تمیز میکنم، کتابها را درمیآورم صفحههایشان را باز و نگاه میکنم. گاهی وقتها میبینی همین طور 3 ساعت ایستادهام! چون بدون آنكه متوجه باشم چند ساعت است كه میخوانم و جلو میروم. یکدفعه میبینم 3، 4 ساعت از وقتم گذشته و ذهن و روحم تغییر میکند. از شاملو دو تا شعر خواندهام، کدکنی را دیدهام، بهمنی را دیدهام، دو تا رمان را برداشتهام و ورق زدهام. اصلا وقتی ورق میزنم لذت میبرم و حس و حال خوبی پیدا میکنم. به نظرم آدمها باید برای بچههایشان پر از تجربه و مطلب و حرف باشند که وقتی بچه کنار پدرش میآید و میخواهد با او حرف بزند آنقدر برایش حرف داشته باشی که انگار آب سردی روی این شرایطی که برایش به وجود آمده، ريخته شده و او آرام شود. حالا چه گریه کرده باشد چه خیلی شاد باشد در هر دو صورت زیاد فرقی نمیکند. (ميخندد)
مهراوه وسواس دارد
هر نقشی یک کلید دارد. وقتي آن کلید را پیدا کنی با دوربین راحتی. بعد پیرامون آن را هم میسنجیم که الان این فیلم چه تاثیری دارد. چه موقع قرار است پخش شود. خود مهراوه خیلی روی نقشهایی که کار میکند، حساس است. به سادگی نقش انتخاب نمیکند و سر هر کاری هم به سادگی نمیرود. بهدليل مسائل مالی یا اینکه در کاری باشد و بازی کند به هیچ عنوان فیلمی را انتخاب نمیکند. حتما باید آن کار به او انرژی بدهد و آن را دوست داشته باشد و حس کند کاری که دارد انجام ميدهد یک تاثیر مثبتی دارد.
گروه و کارگردان و فضایی که دارد در آن کار میکند برایش مهم است و در مورد اینها با هم بحث و صحبت میکنیم.
ملیکا دنبال خودش میگردد
ملیکا غیر از بحث بازیگری کار نقاشی و ماسکسازی و کارهای دیگری هم دارد یک خرده خودش را مشغولتر از مهراوه میداند. ملیکا بیشتر دارد نقشهای مختلف را تجربه میکند تا ببیند در کدام بخش میتواند ثمربخش باشد. نقشهای کمیک کار میکند، نقش آدمهای معمولی را بازی میکند تا ببیند در کدام بخش به نتیجه میرسد. تکلیف مهراوه در بازیگری با خودش روشنتر از ملیکاست.
از بازيگري متنفرم
من 12-10 كتاب براي نوجوانها چاپ كردهام كه در زمان خودش پرفروشترين كتاب بوده اما متاسفانه در حال حاضر درگير بازي در فيلم و سريال هستم. بازيگري كه بسيار از آن متنفرم! از روز اول هم به بازيگري علاقه نداشتم. براي آن خيلي انرژي گذاشتم اما واقعيت اين است كه هيچوقت دوستش نداشتم. راستش را بخواهيد خيلي از نقشها را دوست دارم بازي كنم اما آن را بازي نميكنم. مثل نقش ديوانه. رويم نميشود آن را بازي كنم. خيلي از نقشها را دوست ندارم بازي كنم بهترين نقشي كه ميتوانم قبول كنم نقش ميرزا رضايي است كه در كلاه پهلوي بازي ميكنم. ترجيح ميدادم هميشه فقط اين نقشها را بازي كنم. آن نقش رياكاري كه بازي ميكنم را هم دوست دارم چون جامعه ما پر است از اين جنس آدمها. فكر ميكنم بازي در آن نقش وظيفهام است. اگر نقش مرا در رسوايي ببينيد متوجه ميشويد با چه قدرتي آن را بازي كردهام. چون چنين كاراكتري تا دلتان بخواهد در جامعه وجود دارد. نقش حاجي بازاري كه در دنيا بازي كردم نقش يك مرد ساده است كه كلك ندارد و به راحتي مرعوب يك دختر ميشود. ولي نقش رسوايي يك ناتوي به تمام معناست. بايد چنين نقشهايي ساخته شود كه مردم بدانند فقط از اين دست افراد ضربه ميخورند. تعداد دوروها خيلي زياد است طرف جلوي تو يك جور است پشتت جور ديگر اين دوروها هستند كه آدمها را نابود ميكنند. به همين دليل نقش رياكارانه را دوست دارم بازي كنم. البته كاراكتر ديگري هم هست مرد زن داري كه دو، سه زن دارد آن نقش هم جذاب است. (ميخندد) در كل معتقدم بازيگري ديگر كار من نيست امثال سامان گوران بايد بيايند و بازي كنند.
این مافیا که می گویی یعنی چی؟
آخه مافیا بازی یعنی چی؟ اینکه هر کسی میآید یک گروهی دارد؟ اگر اينطور باشد اتفاق خيلي خوبي افتاده است. واقعا باید دعا کنیم که در مملکت ما کار بر اساس گروه پیش برود. اما اصلا نمیتوانیم با گروه کار کنیم. مشکل جامعه ما این است که گروه همیشه شکست میخورد. در کارهای فردی همه ما استاد هستیم! ولی دو نفر که کنار هم قرار میگیریم همه چیز به هم میریزد. در دنیا کارهای هنری با گروه اداره میشود مگر رشته هایی مثل نقاشی، مجسمهسازی و خطاطی. ما واقعا در این کارهای انفرادی برندهایم! در وزنهبرداری و کشتی خوب هستیم ولی به محض اینکه به گروه میرسد نابود میشویم! در کار گروهی یا میخواهیم به هم ضربه بزنیم یا به هم اعتماد نداریم. اگر بتوانیم چنین گروههایی جذب کنیم که برنده ایم. بینید حرفه ما، کاری نیست که بتوانید هر کسی را در آن چپاند! امکان ندارد و موفق هم نخواهید شد. مثلا شما مجری هستی. دو نفر را برمیداری و به عنوان مجری میآوری. وقتی طرف بلد نیست حرف بزند و شش تا تپق می زند آبرویت میرود و باید او را دور بیندازی!
مافیا هستم، چون قدرتمندم
بازيگرهايي هم هستند که به آنها میگویی 10تا کار بازی کردهای و دیده نشدهای. حالا برو این کار را بازی کن ببین چه میشود. خود بهرام رادان مدتها بود كه میگفت یک چیزی کار کنیم. گفتم صبر کن. یک دفعه به سنتوری آمد. آن کار را با همه کارهای او مقایسه کنید. مثال دیگر علی مصفاست. شما او را با کارهاي قبلیاش، مثل همه دختران مقایسه کنید! به او گفتم بیا من کارت دارم. گفت چشم. باید مسیر را عوض ميكرد و باعث رشد جوانترها میشد تا اتفاقي بيفتد چون ميدانستم مصفا استعدادش را دارد، خانوادهاش درست است. پشتوانه ادبیات و فرهنگ در این خانواده وجود دارد ولی به دلایلی به سمت دیگری رفته. شما این شرایط را ایجاد میکنی و او را به اوج ميرساني. این کار سخت و مشكلات زيادي دارد. اینکه یک نفر را بیاوری و او را به دیگران بقبولانی. باید قدرت داشته باشی، به این معنا که کاری که قبلا کردهای نتیجه داده باشد. مافیا چيست؟ نگاهی است که تو به کسی داشتهای و آن آدم را معرفی کردهای و جواب داده است. این میشود قدرت تو. مافیایی وجود ندارد. مورچه چه هست که کلهپاچهاش باشد. مافيايي كه به من ميگويند یک قدرت معنوی و فرهنگی و فکری است که دارم. اما برای اینکه من را در جامعه خراب کنند، میآیند میگویند باند دارد!
از من تعریف می کنند ولی فحش هم می دهند
شريفي نيا: اگر باند دارم چه کار میکنم در این باند؟ وقتی من میگویم این بازیگر نه، آن یکی بیاید، درست میگویم که نتیجه ميدهد. امین حیایی رفیق و دوست من است. آقای اميني و عباسیزاده در کارهایشان گفتند امین حیایی را برای آن نقش بیاور. گفتم امین حیایی خیلی خوب است. الان سر کار است میتوانیم صبر کنیم تا بیاید. ولی الان که من یک آدم دیگر برایتان دارم! او از امین حیایی به من نزدیکتر كه نبود. همین آقای گوران. نه پسرخاله من است نه فامیل من. نه در ارتباط با ما کاری کرده. او را آوردم، قراردادش را هم بستم که از همان روز اول پولش را بگیرد و کارش را انجام دهد. نه پولی داده نه چیزی. چرا؟ انتخابش كردم چون شایستگی داشت. من هم او را براساس شایستگیاش دیدم. حس کردم که میتوان در بخش بازیگری از او استفاده شود. درست است که شومن است و ممکن است به کار او جور دیگری نگاه کنید یا بگویید کارش سخیف است. ولی من اینجوری به او نگاه نکردم. بهعنوان یک استعداد به او نگاه کردم، او را جذب کردم و به این کار آوردم. منظورم اين است اگر کارت را درست انجام بدهی، نگاهت درست باشد و آدمهای درست و حرفهای را در این کار به پروژهها معرفی کنی موردتوجه قرار میگیری. حتی دشمنان فحشت میدهند ولی میگویند شریفینیا کارش درست است! دشمنم هم وقتی گیر میکند به من زنگ میزند. آنهایی که این حرفها را میزنند متاسفانه (من را) نمیشناسند. ما خیلی از آدمها را در سینما نمیشناسیم، نمیبینیم و اصلا با ما ارتباطی ندارند.
معلم کلاس اول دبستان بودم
من معلم بودم. کار تخصصیام این بود که در کلاس اول دبستان درس بدهم. طرف (شاگردم) الان بهترین پزشک مملکت شده هنوز روز معلم را به من تبریک میگوید و احوالم را میپرسد. خیلیها. شاید 70،60 نفر از شاگردانم تحصیلاتشان تمام شده و موفق هستند. در عرصه هنر هم دست خیلیها را برای اولینبار یا دومینبار در مسیر گرفتهایم و قدرشناس کار هستند. تماس میگیرند و احوالپرسی میکنند. یکسری هم نه. چون معمولا وقتی شما کسی را راهنمایی میکنید اگر نتیجه خوب باشد یادش میرود ولی به محض اینکه در چاله بیفتد میآید سراغ تو و میگوید برآن ذاتت لعنت که ما را در این مسیر انداختی. فكر ميكنم در همه شغلها اين اتفاق وجود دارد.
امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی
الیکا عبدالرزاقی گرچه لیسانس ادبیات نمایشی دارد و در پرونده کاریاش آثار بسیاری ثبت کرد است، اما حضورش در مجموعه قهوه تلخ چنان زیبا بود که بسیاری او را برای بازی در همین نقش میشناسند. او که همچون بسیاری از بازیگران فارغالتحصیل آموزشگاه هنری استاد سمندریان است، در فیلمهای فرزند صبح، ویلای من، میوه ممنوعه و مرد هزار چهره بازی کرده است. امین زندگانی هم که بازیگر سینما و تلویزیون است در آثاری چون ملک سلیمان، مختارنامه، معصومیت از دست رفته و روزگار جوانی بازی کرده است.
امین حیایی و نیلوفر خوشخلق
حیایی سال ۷۰ با فیلم دو همسفر به دنیای بازیگری آمد و خوشخلق در سال ۷۹ با فیلم مونس. حیایی که در پرونده کاری خود آثار بسیاری به ثبت رسانده است، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۶ از آن خود کرد. البته حیایی به بازیگری اکتفا نکرده و وارد عرصه موسیقی نیز شده و تاکنون ۲ آلبوم روانه بازار کرده است.
محمدرضا شریفینیا و رز رضوی
با آنکه مدتها از جدایی محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان میگذرد، اما همچنان همگان همسر شریفینیا را بازیگر نقش مادر دزد عروسکها میدانند و خبر ازدواج او با رز رضوی کمتر رسانهای شد. رز رضوی که سال پیش با شریفینیا ازدواج کرده، این روزها در مجموعه کلاه پهلوی بازی میکند و در کنار شریفینیا روزگار میگذارند. ملیکا و مهراوه شریفینیا دختران شریفینیا و حاجیان هستند و شریفینیا از ازدواج دوم خود فرزندی ندارد.
علی مصفا و لیلا حاتمی
علی مصفا و لیلا حاتمی، شناختهشدهترین زوج هنریاند که هر دو در خانواده هنری پرورش یافتهاند. علی مصفا فرزند مظاهر مصفا و دکتر امیربانو کریمی است و لیلا حاتمی نیز تنها فرزند علی حاتمی و زری خوشگام است. حاصل ازدواج این دو زوج هنری، مانی و عسل است. آخرین کار هنری علی مصفا بازی در فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی است و در حال حاضر نیز فیلم «پله آخر» به کارگردانی وی اکران شده است. لیلا حاتمی نیز علاوه بر حضور در فیلم «پله آخر» در فیلم «سر به مهر» به کارگردانی هادی مقدمدوست نیز بازی کرده است.
رامبد جوان و سحر دولتشاهی
رامبد جوان، هنرپیشه، مجری و کارگردانی است که نامش همواره با شیطنتهای خاص او همراه است. جوان که با نقش «فرید صباحی» در مجموعه خانه سبز شناخته شد، این روزها به خاطر بازی در فیلم «گناهکاران» به کارگردانی فرامرز قریبیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد. البته سحر دولتشاهی نیز از انتخاب در جشنواره فیلم فجر بینصیب نبوده است و بازی در فیلم طلا و مس (همایون اسعدیان) برایش کاندیداتوری جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن را به همراه داشت.
نیما فلاح و سحر ولدبیگی
بدن نرم و نوع بازی نیما فلاح او را از سایر بازیگران متمایز میکند و همین موضوع باعث شد تا در مجموعههای طنزی چون ساعت خوش، جنگ ۷۷ و ببخشید شما به خوبی بدرخشد و مدیری را از خود راضی نگه دارد. هرچند که سحر ولدبیگی نیز تا مدتها در مجموعههای مدیری حضور داشت و به طنزهای پاورچین و نقطهچین جذابیت بسیار میبخشید.
مهراب قاسمخانی و شقایق دهقان
مهراب نویسنده مجموعه «پاورچین» بود و شقایق بازیگر این مجموعه. همین حضور باعث آشناییشان و زمینه ازدواجشان را فراهم کرد. شقایق دهقان علاوه بر بازی در این مجموعه، کارهای غالبا طنزی چون مسافران، دزد و پلیس، ساختمان پزشکان و باغ مظفر نیز در پرونده خود دارد. مهراب قاسمخانی نیز که با نگارش مجموعه ۹۰ قسمتی شناخته میشود نگارش مجموعههای بسیاری را در پرونده کاری خود ثبت کرده است. حاصل این ازدواج «نویان» است.
محمود پاکنیت و مهوش صبرکن
پاکنیت با فیلم «گشتیها» به عرصه بازیگری وارد و با «روزی روزگاری» شناخته شد. او که نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد، همسر مهوش صبرکن، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است.
حمید سمندریان و هما روستا
مرحوم حمید سمندریان را به حق پدر تئاتر میدانند چرا که هنرمندان بزرگی چون عزتالله انتظامی، رضا کیانیان، مهدی هاشمی، شهاب حسینی، قطبالدین صادقی و حمید فرخنژاد زیر نظر او شاگردی کرده و درس آموختهاند. سمندریان بین سالها ۵۱ تا ۵۷ به دعوت پروفسور رگنبرگ استاد دانشگاه مونیخ و کارگردان تئاتر به انستیتو گوته دعوت شد و نمایشنامههای بسیاری را با بازیگران آلمانی روی صحنه برد. این هنرمند ارجمند، امسال از بین ما رفت و فعالیتهای او را همسرش پی گرفته است. روستا علاوه بر فعالیت در رشته تئاتر، در فیلمهایی چون پرنده کوچک خوشبختی، از کرخه تا راین و تمام وسوسههای زمین نیز بازی کرده است. حاصل ازدواج این دو هنرمند، کاوه سمندریان است.
امیر جعفری و ریما رامینفر
جعفری در کنار بازیگری، طرفداری از تیم محبوبش را فراموش نکرده و همواره و در موقعیتهای مختلف استقلالی بودنش را به همه یادآوری میکند. او که در کنار ریما رامینفر زوج محبوبی را تشکیل داده است، در فیلمهایی چون قاعده تصادف، نفوذی، بیپولی و مکس نیز بازی کرده است. رامینفر نیز با بازی در مجموعه پایتخت طرفداران بسیاری به دست آورده و این روزها همه منتظرند تا دومین مجموعه پایتخت را در ایام نوروز مشاهده کنند. رامینفر که مادر یک پسر ۶ ساله است، برای حضور در مجموعه پایتخت فرزندش را برای مدتی تنها گذاشته و تلاش میکند تا بار دیگر اثری درخور از خود ارائه دهد.
پیمان قاسمخانی و بهاره رهنما
پیمان قاسمخانی را بیشتر با فیلمنامههایی که نگاشته میشناسیم در صورتی که او در فیلم «زندگی مشتری آقای محمودی و بانو» بازی و این تجربه را نیز در پرونده هنری خود ثبت کرده است. البته پیش از آن قاسمخانی در فیلم عاشقانهها نیز حاضر شده و از آموختههای علیرضا داوودنژاد بهره برده است. البته بهاره رهنما نیز علاوه بر بازیگری، نویسنده هم هست و همواره یکی از پایثابتهای نشریات. پریا، فرزند این زوج هنری است.
پژمان بازغی و مستانه مهاجر
پژمان بازغی بیش از مستانه مهاجر شناخته شده است. هر چه باشد بازغی بازیگر است و مهاجر در پشت صحنه و مسئول تدوین است. کار مهاجر در فیلمهای زندگی خصوصی، دختر شاهپریون، سوت پایان، آتش بس و سوپراستار ستودنی است. بازغی نیز با اینکه فارغالتحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر است اما در نقشهای خود به خوبی درخشیده تا جایی که آثاری چون ندارها، دولت مخفی، دوئل و سربازهای جمعه را در پرونده کاری خود ثبت کرده است.
مسعود رایگان و رویا تیموریان
زوجی هنری که بش از آنکه بازیگر سینما و تلویزیون باشند، بازیگر تئاترند و برای این هنر صحنه زحمات بسیار کشیدهاند. البته رایگان در آثاری چون مدار صفر درجه، سقوط یک فرشته، سنتوری، خونبازی، گلچهره و بوسیدن روی ماه حاضر شده است و تیموریان نیز در فیلمهای زندان زنان، گزارش یک جشن، سنتوری، شب دهم و کافه ستاره بازی کرده است. این زوج در مجموعه شمسالعماره نقش زوج عاشقپیشهای را بازی میکردند که در نوع خود، جالب و دیدنی بود.
محسن قاضیمرادی و مهوش وقاری
قاضی مرادی، فارغالتحصیل مدرسه عالی مدیریت تهران است و بازی در سینما را از سال ۱۳۵۱ با فیلم «حسن سیاه» کارش را آغاز کرده است. مهوش وقاری، همسر او نیز در فیلمهای بسیاری بازی کرده و یکی از چهرههای هنری شناخته میشود.
مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی
این زوج هر دو از دیار اصفهان وارد عرصه هنر شدهاند و در نهایت با یکدیگر ازدواج کردند. پاکدل دانشجوی انصرافی رشته گرافیک دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز است و در مجموعه محمد(ص) به کارگردانی مجید مجیدی بازی میکند. بهنوش طباطبایی نیز لیسانس مهندسی کامپیوتر دارد و دوره بازیگری را در دانشگاه تهران گذرانده است. تئاتر برهان آخرین کار مشترک این زوج هنری است که با استقبال بسیار مخاطبان روبرو شد.
فرهاد آئیش و مائده طهماسبی
آئیش از جمله بازیگرانی است که تحصیلات هنری خود را در آمریکا و انگلیس گذرانده و پس از ۲۷ سال و در سال ۷۶ به همراه همسر خود به تهران آمده است. بازی در فیلمهای مکس، پوپک و مشماشالله، زندگی با چشمان بسته و سریال قصههای در شهر از جمله کارهای اوست. طهماسبی نیز فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته خبرنگاری با گرایش تئاتر و علوم سیاسی است. طهماسبی که علاوه بر بازیگری، کارگردانی تئاتر نیز انجام میدهد آثاری چون پارکوی، سنتوری و ماهیها عاشق میشوند را در پرونده کاری خود دارد.
فلورا سام و مجید اوجی
مجید اوجی، تهیهکننده است و فلورا سام بازیگر. سام در مجموعههای شیخ مفید، روزهای زندگی، همسایهها، شبی از شبها، نشانی و ماه عسل ایفای نقش کرده و سریال توطئه فامیلی، آخرین کار اوست؛ اثری که نگارش آن را نیز خودش بر عهده گرفت. فلورا سام در فیلم راز پنهان کارگردانی را نیز تجربه کرده است. مجید اوجی نیز تهیهکننده فیلمهایی چون توطئه فامیلی، ماه عسل و نشانی بوده است.
تهمینه میلانی و محمد نیکبین
تهمینه میلانی که همگان او را به عنوان کارگردان میشناسند، در پرونده کاری خود فیلمنامهنویسی، منشی صحنه، طراحی صحنه و لباس و تهیهکنندگی فیلم را نیز تجربه کرده است. محمد نیکبین تهیهکننده بیشتر آثار اوست و این زوج هنری دختری به نام جینا دارند.
کاریکاتور لیلا حاتمی
محمد علی کشاورز-مهناز افشار
جواد رضویان-عمو پورنگ
بهاره رهنما-بهنوش بختیاری
امین حیایی- فرخ نژاد-مهران رجبی-نیکی کریمی
پارسا پیروزفر- فرهاد آئیش
منبع: عصر ایران
بزرگان تعابیر عجیب و گاه عمیقی از ازدواج دارند اما شاید یکی از جالب ترین آنها تعبیر متفاوت اُسکار وایلد نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور ایرلندی از این اتفاق باشد: «برای مجردها باید مالیات سنگینی مقرر شود چون این انصاف نیست که بعضی ها شادتر از بقیه زندگی کنند!»
این روزها تا دلتان بخواهد در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی پر است از تعابیر و ضرب المثل هایی که برای ازدواج و رابطه های عاشقانه می نویسند و حتی بعضا ساخته می شوند؛ دخترها از استقلالشان دم می زنند و پسرها زندگی بی دغدغه بدون خانم ها را به رخ هم جنسان خود می کشند!
فرزاد حسنی و آزاده نامداری پیمان ازدواج بستند
اما کیست که نداند در دل هر کدامشان چه می گذرد! بی شک ازدواج بزرگترین تصمیم زندگی هر انسانی محسوب می شود. حالا اما اگر قرار باشد دو چهره سرشناس و مشهور دست به این تصمیم بزرگ بزنند، حکایت متفاوت تری دارد. مطمئنا شمایی که در حال خواندن سطر به سطر این خبر هستید، اولین نفرهایی در ایران خواهید بود که خبر ازدواج این دو چهره سرشناس چشمانتان را گرد می کند! (البته ما هم همین حالت شما را تجربه کردیم. فقط کمی زودتر!) روزنامه تماشا برای اولین بار پرده از یک اتفاق بزرگ و خوش یمن برخواهد داشت.
بعد از «مهدی پاکدل» و «بهنوش طباطبایی» که آخرین زوج هنری مشهوری بودند که به خانه بخت رفتند. خبردار شدیم قرار است دو چهره سرشناس دیگر نیز به سنت و فرموده پیامبر جامعه عمل بپوشانند و عهد ببندند تا سال ها کنار یکدیگر و با یک روح روزگار بگذرانند.
چند روز دیگر «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» دو مجری جوان و خوشنام تلویزیون ایران پای سفره عقد خواهند نشست تا بزرگترین اتفاق زندگیشان را کنار یکدیگر جشن بگیرند و پای برگه مهمترین شراکت زندگیشان امضا بیندازند.
روزنامه تماشا این وصلت فرخنده و خوش یمن را به فرزاد حسنی و آزاده نامداری که سال هاست با صدا و تصویرشان زندگی کرده ایم و خاطره ها داریم تبریک می گوید و بهترین ها را برای این زوج هنرمند آرزو می کند. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد که نزد خدای عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.» باشد که آنها نیز در ارجمندترین و محبوب ترین اعمال نزد خداوند سربلند و خوشبخت باشند.

محمد شایسته کارگردان و تهیهکننده این مجموعه نمایش خانگی به مهر گفت: همانطور که میدانید دو فصل قبلی این مجموعه توسط بیژن بیرنگ تهیه شده بود. وی قصد واگذاری امتیاز این کار را داشت که من این امتیاز را از وی خریداری کردم.
وی افزود: مردم سریهای قبلی این مجموعه را دوست داشتند و پروژه موفقی به شمار میرفت و حتی توانست با فروش خوبی هم روبهرو شود اما ما در قسمتهای جدید که فکر میکنم کاملا با "شام ایرانی" قبلی تفاوت دارد، یک ساختار جدید را دنبال کردیم.
شایسته درباره تفاوتهایی که سری جدید با سری قبلی دارد، توضیح داد: ما در این مجموعه جدید بر خلاف کار قبلی هیچ راویای نداریم و به غیر از چهار نفر هیچ شخص دیگری جلوی دوربین قرار نمیگیرد. به نوعی تمام صحنهها واقعی است و هر آنچه که شما در این کار میبینید در جلوی دوربین اتفاق افتاده است.
وی تاکید کرد: تمامی این بازیگران در خانه خود میزبان ما بودند. در این قسمت فقط کامبیز دیرباز ما را به شمال به منزلی که در تنکابن داشت، برد. از این پس در سری جدید این مجموعه فوتبالیستها، ورزشکاران، بازیگران، خوانندهها و مجریهای معروف تلویزیونی حضور خواهند داشت.
شایسته با اشاره به حضور حمید عسگری در قسمت اول این مجموعه گفت: این خواننده از دوستان من است. در بخشی که وی میزبان است دو قطعه از کارهای پرمخاطبش را به همراه گروه خود اجرا می کند. در قسمت های دیگر با توجه به اینکه چه کسی میزبان است ما فیلمها و حضورهای مهم آنها را پخش میکنیم. در زمانی که آنها مشغول آشپزی هستند سوالاتی به صورت تکست روی تصویر از آنها پرسیده میشود که بیشتر مربوط به بیوگرافی آنها است. این هم از ویژگیهای قسمت جدید است و امیدواریم با استقبال روبهرو شود.
وی درباره زمان توزیع این مجموعه جدید در بازار عنوان کرد: ما طبق برنامهریزیها هر 10 روز یکبار هر قسمت را روانه بازار میکنیم. در سری اول ما چهار قسمت را آماده کردیم و هم اکنون در انبار موسسه هنر اول است. فقط ممکن است به دلیل انتخابات کمی در پخش قسمت بعدی تاخیر داشته باشیم.ما در این کار از پنج دوربین سینمایی استفاده کردیم تا تمام واکنشهای بازیگران را داشته باشیم.
این تهیهکننده در پایان گفت: در سری بعدی این مجموعه اکبر عبدی نیز میزبان خواهد شد.
بسیار کم شمارند ستاره هایی که به رشته اصلی هنری خود اکتفا کرده باشند و دستی در بیزینس های دیگر نبرده باشند. دنیای شهرت در کنار مشکلات و سختی های شناخته شدن و کمی دور شدن از زندگی عادی امتیازهایی هم دارد؛ برای نمونه اگر صاحب نام و مشهور باشید و به ویژه اگر سوپر استار یا هنرمند باشید و سپس تصمیم به شروع تجارت یا کار در هر رشته ای بگیرید، شهرت حتما در پیشبرد بهتر کار و البته رونق گرفتن آن تاثیر چشم گیری دارد و حتی می توان گفت شهرت پله ای است برای موفقیت در هر رشته تجاری؛ از ساخت صنایع دستی تا افتتاح شرکت ساختمانی، پرداختن به کارهای دیگر، بازیگران را از نظر مالی کمی بی نیاز می کند و می تواند به آنها این اطمینان را بدهد که در آینده و بعد از پایان عصر طلایی خود پشتوانه مالی و درآمد قابل اتکایی داشته باشند. این امر در سراسر دنیا رواج دارد و خیلی از سوپراستارهای هالیوودی و بالیوودی هم در کنار بازیگری به شغل های دیگری هم می پردازند. در این شماره به کسب و کار تعدادی از بازیگران و هنرمندان ایرانی و شغل دومی که دارند، پرداخته ایم.
۱- محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار، سوپراستاری است که هر خبری در مورد او جنجالی می شود و همه تصویر او را به عنوان مدل روی بیلبوردها دیده اند. این بازیگر تنها به مدل بودن اکتفا نکرده است؛ او کلوپ زیبایی ویژه مردان تاسیس کرده و البته ظاهرا به کار تولید پوشاک هم مشغول است و برندی اختصاصی برای خود دارد. او قبل از اینکه ایران را ترک کند، مربی اسکی بود و سرپرست گروه موسیقی «ریزار» هم هست. او به تازگی یک سالن سولار هم افتتاح نموده است.
۲- بهرام رادان 3- تهمینه میلانی ۴- رضا کیانیان ۵- مهتاب کرامتی ۶- امین تارخ ۷- رضا عطاران ۸- نگار جواهریان ۹- پوریا پورسرخ ۱۰- لاله اسکندری
بهرام رادان، پسر چشم آبی سینمای ایران، بازیگری که روزی شاگرد گمنام یکی از آموزشگاه های بازیگری بود و با پیمان معادی کارشان را با هم آغاز کردند، این روزها موقعیت خود را در سینما اثبات کرده است. او صاحب کافی شاپی به نام «ویونا» هم بود که البته به تازگی امتیازش را واگذار کرد. این کافه دو شعبه در دو خیابان معروف شمال تهران داشت که شعباتی هم در نقاطی از شهرهای شمالی دارد. در این کافه ها روی هیچ میزی جاسیگاری نیست و بزرگ نوشته شده است: «کشیدن سیگار دراین مکان ممنوع است.»
تهمینه میلانی، کارگردان بنام ایرانی فارغ التحصیل معماری است و در کنار کارگردانی سینما، به کار معماری داخلی مشغول است. دفتر او در یکی از گرانقیمت ترین خیابان های پایتخت، مقابل دفتر یکی از مطرح ترین آرشیتکت های ایرانی قرار دارد. او به همراه همسرش، محمد نیک بین که تهیه کننده است، در این شرکت مشغول به کار می باشند.
رضا کیانیان، علاوه بر بازیگری، نویسندگی، عکاسی و مجسمه سازی هم می کند. مجسمه های چوبی و عکس هایش در نمایشگاه های گوناگونی به نمایش درآمده اند.
مهتاب کرامتی، بازیگر و سفیر حسن نیت یونیسف در ایران هم صاحب مزونی در شهرکی در غرب تهران است. او ۱۲ سال است در این مزون به کار تولید انبوه لباس مشغول است و برای یکی از برندهای معروف، لباس طراحی و تولید می کند.
امین تارخ، بازیگر صاحبنام ایرانی، صاحب آموزشگاه بازیگری است؛ این آموزشگاه با توجه به سروصدایی که میان جوانان علاقه مند به بازیگری به پا کرده، درآمد سرشاری را نصیب تارخ می کند.
رضا عطاران، بازیگر و کارگردان طنز مطرح و کاربلد ایرانی، یک آتلیه عکاسی با نام خانوادگی اش در خیابانی در شمال تهران دارد.
نگار جواهریان، بازیگر جوان و سرشار از استعداد این روزهای سینمای ایران، سابقه روزنامه نگاری هم دارد. او مدتی در یکی از مجلات، تحلیل بازیگری می نوشت و نمایشنامه «خیانت» با تجرمه او و تینوش نظم جورانشرنی در قالب مجموعه «دور تا دور دنیا» منتشر کرده است.
پوریا پورسرخ، بازیگر سینما و تلویزیون، دکترای فیزیولوژی گیاهی دارد و در کنار بازیگری به کار طراحی فضای سبز و ترجمه مقاله برای مجله های علمی نیز مشغول می باشد.
لاله اسکندری که نقاشی دیواری و کاشی کاری وی را در تقاطع بزرگراه شهید همت و ستاری همه دیده ایم، به کارهای هنری و صنایع دستی مشغول است. روزبه اسکندری، برادر لاله اسکندری و مدیرعامل شرکت اجراکننده طرح ها است. نقاشی دیواری لاله اسکندری در دو فاز در بزرگراه شهید همت، تقاطع بزرگراه شهید ستاری قرار دارد.
۱۱- نیوشا ضیغمی
نیوشا ضیغمی، بازیگر سینما هم دارای موسسه زیبایی است. او در این مرکز با همکاری پزشکان به بانوان خدمات زیبایی ارائه می دهد. موسسه او در یکی از گرانترین خیابان های تهران است.
گردآوری: بکس ایران
محمد ابوالحسنی تهیهکننده «تهران ۱۵۰۰» با اعلام دلیل حذف نام مهران مدیری در تبلیغات تلویزیونی این فیلم، از تعداد کم سینماهای در اختیار این فیلم به نسبت «رسوایی» و «حوض نقاشی» گلهمند شد…
از ممنوع التصویری تا فروش «قهوه تلخ» و تولید یک سریال/
بازگشت مهران مدیری به تلویزیون
سینماپرس-گروه تلویزیون/ با نزدیک شدن به روزهای پایانی ضبط سریال ویدئویی «ویلای من» مهران مدیری قصد دارد طرح جدیدی را برای ساخت در شبکه سه آماده کند تا طنزپرداز قدیمی تلویزیون بعد از سال ها قهر از رسانه ملی تابستان امسال به خانه اصلی اش برگردد.
به گزارش خبرنگار سینماپرس این روزها تلویزیون سیاست دوگانه ای را در قبال برخی از همکاران سابق خود پیش گرفته است. مهران مدیری از یک سو در تیزرهای فیلم تهران 1500 ممنوع التصویر می شود از سوی دیگر در نظرسنجی های برنامه «سین مثل سریال» در رتبه های نخستین قرار می گیرد و به فینال این برنامه که ظاهرا با رای مردم سر و کار دارد می رسد. حالا بعد از این همه اتفاقات پیرامون حضور و عدم حضور او در تلویزیون اخبار مختلفی پیرامون فعالیت های مجدد وی در رسانه ملی به گوش می رسد.
مهران مدیری که آخرین حضورش در تلویزیون به سریال «مرد دو هزار چهره» باز می گردد این روزها بیش از گذشته رابطه اش با مدیران تلویزیون نرم تر شده است. او که چند سالی است به واسطه حضور در شبکه نمایش خانگی و ساخت سریال های «قهوه تلخ» و «ویلای من» میانه شکرآب شده ای با مدیران تلویزیون دارد، پس از آنکه در بیرون از تلویزیون با شکست مواجه شد؛ این روزها مجددا به فکر بازگشت به تلویزیون است.
اتفاقی که اگرچه در سال های گذشته در حد زمزمه باقی ماند اما در سال جدید با تصمیم جدی مدیران تلویزیون برای پربیننده کردن باکس های راکد خود رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است.
مدیری که این روزها مشغول ضبط سریال ویدئویی «ویلای من» است قرار است بعد از اتمام کار روی طرحی که مدت ها قبل توسط خشایار الوند و امیرمهدی ژوله نوشته شده است متمرکز شود تا آن را برای بعد از ایام ماه رمضان برای پخش از تلویزیون آماده کند.
مدیران شبکه سه البته توافقات اولیه را با مدیری انجام داده اند تا این بار او بدون برادران آقاگلیان و در مقام تهیه کننده و کارگردان سریال جدیدی را برای تلویزیون تولید کند.
به گزارش سینما پرس همچنین با توافقی که با مدیری شده است قرار است تمامی قسمت های سریال «قهوه تلخ» برای پخش از شبکه های آی فیلم و تماشا خریداری شود تا پس از چهار سال قهر میان مدیری و مدیران تلویزیون آب رفته به جوی بازگردد.
حامد بهداد، بازیگر سینمای ایران اخیرا در مصاحبه ای با یکی از نشریات فارسی زبان خارج از کشور در پاسخ به اینکه چرا زن ایرانی نمی گیرد گفت: زن های ایرانی خیلی خشن هستند، تازه وقتی کتکشان می زنی شکایت می کنند و در مورد حقوق زنان حرف می زنند، به جای اینکه مثل زنان مالزی بعد کتک خوردن دستشان را به روی سینه شان جفت کنند و تعظیم کنند و بگویند ارباب عفو بفرمایید، تهدید می کنند که مهریه ام را به اجرا می گذارم و پدرت را در می آورم! با آن مادر حسودت! بعد هم بچه را با خودشان می برند و تو را می اندازند زندان – خنده!!! زنان ایرانی همیشه از تبعیض و خشونت برخی مردان فارغ از شغل و نسبت و گرایش های فکریشان ضربه های جبران ناپذیری خورده اند و شوخی شوخی هایی که روزی رنگ جدی به خود گرفته اند و مشخص نیست این گونه توهین ها حتی با عنوان مزاح چه زمانی پایان می پذیرد. تکذیب و یا عذرخواهی رسمی این هنرپیشه، کمترین کاریست که می توان تصور کرد…
اکبر عبدی (زاده ۴ شهریور ۱۳۳۹) از بازیگران سینما و تلویزیون ایران می باشد. وی بیشتر در نقش های کمدی بازی می کند و فیزیک بدنی خاصی دارد و صورت وی، امکان گریم شدید و ساختن چهره های گوناگون، مانند نوجوانان و زنان را به وی می دهد. اکبر عبدی از هنرجویان مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما بوده است.
در طی روزهای اخیر، برخی از منابع و رسانه های زرد ، خبری از ازدواج محمدرضا شریفی نیا و رز رضوی ‘بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون’ داده بودند. این منابع در ادامه مدعی شدند که شریفی نیا از همسر اولش یعنی …
در طی روزهای اخیر، برخی از منابع و رسانه های زرد ، خبری از ازدواج محمدرضا شریفی نیا و رز رضوی ‘بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون’ داده بودند. این منابع در ادامه مدعی شدند که شریفی نیا از همسر اولش یعنی آزیتا حاجیان، جدا شده است.
فان چی , رز رضوی نخستین بازی خود را در سریال “ملکوت” ایفا کرد و در این سریال نقش نوه ی محمدرضا شریفی نیا را بازی کرد. رز رضوی این روزها نیز در مجموعه کلاه پهلوی و در کنار شریفی نیا بازی می کند.
همچنین این دو بازیگر، در سریال های مختارنامه و فیلم سینمایی اخراجی های ۳ با یکدیگر همبازی بوده اند.
اولین خبر ازدواج “رز رضوی و شریفی نیا” از آنجا شکل گرفت که هر دوی آنها برای سفر حج به عربستان رفتند. این رسانه ها با استناد به همین ادعا، چرایی عمده شدن یکباره ی رز رضوی و سفر اخیر او به عربستان به همراه شریفی نیا را از نتایج ازدواج این دو خواندند.
روزنامه تماشا نیز همین راستا اولین خبر ازدواج “رز رضوی و شریفی نیا” را رسانه ای کرد.
اما اندکی بعد باعث واکنش شریفی نیا به این خبر شد و در طی گلایه ای گفت: “من و خانم رضوی فقط همکار هستیم”
مدتی بعد محمدرضا شریفی نیا در سالن برج میلاد در واکنش به این خبر به پرشین سی گفت: «چه خوب است خبرنگاران، همان گونه که برای گرفتن یک مصاحبه یا خبر کاری، بارها و بارها با هنرمندان تماس می گیرند و تا نرسیدن به مقصود دست از تلاش برنمی دارند، قبل از انتشار اخبار مربوط به زندگی خصوصی آدم ها نیز همین سماجت را برای تایید خبر به کار گیرند تا باعث اشاعه اطلاعات غلط نشوند.
سرک کشیدن در زندگی خصوصی مردم کار ناشایستی است اما انتشار خبر کذب گناهی نابخشودنی تر است. امیدوارم از این پس نسبت به انتشار اخبار نادرست از زندگی دیگران همان گونه رفتار کنید که مایل هستید با زندگی خودتان رفتار شود.»
به هر حال خبر ازدواج این دو زوج هنری هنوز از سوی رز رضوی تایید یا تکذیب نشده است.
اشکهای محمدرضا فروتن و همسرش در کنسرت مازیار فلاحی
«رضا رویگری» بازیگر و خواننده در گفتوگویی درباره آخرین اخبار آلبوم «کازابلانکا» گفت : آلبوم «کازابلانکا» به طور قطع ۱۰ فروردین ۹۲ منتشر میشود.
به گزارش بکس ایران به نقل از سایت سیمرغ وی درباره سال ۹۱ هم گفت : سال ۹۱ برای من سال بدی بود چرا که استرسم در این سال زیاد بود.
این بازیگر افزود : امیدوارم در سال ۹۲ چه در موسیقی و چه در سینما و تلویزیون کارهای بهتری انجام دهم و مردم از کارهای من رضایت کامل را داشته باشند.
رویگری همچنین گفت: امیدوارم سال ۹۲ برای من و خانوادهام و همینطور همه مردم سالی خوب و بانشاط و کشورم همیشه سربلند باشد.